تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
اقیانوس
و آدرس oghyanus.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 34
بازدید کل : 7179
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
داستان حضرت هارون و موسی
موسى و هارون كودك در آغوش فرعون سخت بى تابى مى كرد. فرعون او را تكان تكان مى داد و بالا و پـايـيـن مـى انـداخـت ، امـا كودك سه ماهه شير مى خواست ، گرسنه بود و ساكت نمى شد. حوصله فرعون سر رفته بود. به همسر خود گفت : - تـو كـه او را پـيدا كردى ، خودت هم دايه اى برايش پيدا كن ! ببين مرا با هوسهاى خود به چه كارهاى وادار مى كنى ؟ - امـا تـو خـود نـيز او را دوست مى دارى ، و گرنه هرگز حاضر نبودى لحظه اى او را در آغوش بگيرى ، تا چه رسد به اينكه اين طور او را سر دست بگردانى ! - خيلى خوب ، معلوم است ، هر كسى بچه اى به اين كوچكى و زيبايى را دوست مى دارد. كـودك واقـعـا زيبا بود. با اينكه سه ماهه بود، اما درشت استخوان تر از بچه هاى ديگر مـى نـمـود. چـشـمـانـى سـخـت نـافـذ داشـت و پـيـشـانـى بـلنـد و خـرمـنـى مـو مـثـل دسـتـه اى سـنـبـل ! هـمـسـر فـرعـون او را از آب نـهـرى كـه از نـيـل مـنـشـعـب مـى شد و از كنار حياط قصر مى گذشت گرفته بود، در حالى كه در سبدى بـزرگ بـر سطح آب شناور بود و بلند مى گريست . از همان لحظه كه او را ديده بود، مـهـرش بـه دلش چنان نشسته بود كه گويى فرزند خود اوست . او فرزند نداشت ، پس دوان دوان او را نـزد فـرعون برده و به الحاح و اصرار خواسته بود كه او را به عنوان فرزند بپذيرد. فرعون گفته بود:
بقیه در ادامه
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط اقیانوس | لينک ثابت | 4 تير 1394برچسب:,